تقدیم به دکتر حسین ساعی دوست متعصب و صادق ام

چندی پیش میهمان یکی از اقوام بودم. از نزدیکان فکری میرحسین بود. از اول بنا داشت از موضع پیروز انتخابات صحبت کند. من هم برایم مهم نبود. به هر حال جوانان به تخیلات زنده اند! تا اینکه گفت:" شما فقط تلاش کنید در این سه ماه هیچی خراب تر از این نشود. خودمان دو ماه دیگه از شما تحویل می گیریم درست اش می کنیم!" کمی زورم گرفت! رفتم توی بحث! از وضعیت جامعه و رییس جمهور مستقر شروع کردم. به اشتباهات شعاری و تحلیلی میرحسین رساندمش و با تناقضات شخصیتی و فکری برادر میرحسین ختم کردم. عصبانی شده بود ولی بروز نمی داد. گفت:" صد بار به این آقا گفتیم اینقدر این در و اون در نزن! دوره اسلام ناب و مستضعفان گذشته! با این مثبت بازی ها که رای نمی آوری!" لحظه ای سکوت کرد. ناگهان گفت:" اما امید مان به هفته آخر است. همه چیز ممکنه توی هفته آخر تغییر کنه" من عصبانی شدم ولی بروز ندادم!

زمانی دکتر لاریجانی با شوخی و جدی سیاست ورزی ایرانیان را چنین توصیف می کرد: " یکی از دلایلی که غرب در شکست دادن ایران ناموفق است عدم توان پیش بینی رفتار ماست. آنها می گویند ما هر چه طراحی برای آینده ایران داریم شکست می خورد چرا که در عمل با اتفاقی جدید مواجه می شویم." لاریجانی می گفت: "غیر قابل پیش بینی بودن تا اینجا خوب است. کار وقتی مشکل می شود که رفتارمان برای خودمان هم غیر قابل پیش بینی می شود."

انتخابات ایران

 چرا باید اینگونه باشیم؟ چرا باید بین فعالین انتخاباتی هفته آخر به هفته موج های کرسی بیار و کرسی ببر! موسوم باشد؟

شاید چون نظام تربیتی مان احساس محور است. شاید چون نیاموخته ایم در فرایندی جمعی و نظام مند تصمیم بگیریم. شاید چون سبقه تاریخی فعالیت های تشکیلاتی در ایران منفی است. شاید چون تصمیم های اجتماعی بر مبنای هیجانات شکل می گیرد. شاید چون تشکل های ما توان مدیریت و فهم صحیح مسایل اجتماعی را ندارند. شاید چون احزاب ما از بدنه اجتماعی دور اند و برنامه ای برای توسعه ادراک و نفوذ اجتماعی ندارند.

بدیهی است احساسی بودن همیشه نتیجه نامطلوب ندارد. اما باید بدانیم تا نتوانیم آینده را عالمانه رقم بزنیم پیشرفتی رخ نخواهد داد و باد ما را با خود خواهد برد.

حاشیه برابر اصل:--------------------------------------------------------------------------------------------

پی نوشت مطلب:

۱. داش ابراهیم می گفت: مصداق بارز این شکست تحلیلی راه اندازی زود هنگام تلویزیون بی بی سی فارسی است. آنها با عجله بی بی سی ویژه ایران را راه اندازی کردند تا در انتخابات بهره برداری کنند اما حالا مانده اند چه کنند! نه می توانند از احمدی نژاد حمایت کنند نه از میرحسین موسوی و نه کروبی! و من گفتم مثل بسیاری از سیاسیون ما!

۲. اصولا معتقدم شرایط این انتخابات با انتخابات ۸۴ متفاوت است و اگر همین گونه پیش برود رییس جمهور مستقر مجددا رای اعتماد عمومی کسب می کند. شکست دادن رییس جمهور مستقر قدرت و موجی بیش از این می خواهد. خاصه اینکه هنوز دکتر احمدی نژاد موج خود را راه نینداخته است!

۳. فکر می کنم هفته آخر انتخابات، اتفاقات عجیبی رخ خواهد داد. متفقین فقط می خواهند احمدی نژاد رای نیاورد. . . . آنها کم قدرت ندارند!

۴. برای میرحسین موسوی به عنوان بخشی از هویت انقلابی مان ارزش و احترام قایلم ولی تا جایی که در همان تاریخ بماند! دوران جدید آدم جدید و با دغدغه متناسب با زمان می خواهد. فعلا که چیزی از ایشان ندیده ایم!

پی نوشت پیام کوتاه:

می رسد مجموعه یوسف به پایان غم مخور                  می شود سیمای ما روزی گلستان غم مخور

ای زلیخا جعفر دهقان اگر شوهر نشد                             آخر شب می رسد بهرام رادان غم مخور

مدرک زیبایی یوسف اگر قلابی است                              اصل آن را می دهد آقای کردان غم مخور

فعلا با پی نوشت موسیقی مشکل فلسفی پیدا کرده ام. پی نوشت موسیقی ندارم. اعتراضی دارید؟؟

پی نوشت تفال:

امروز جای هر کس پیدا شود ز خوبان                                  کان ماه مجلس افروز اندر صدارت آمد

دریا است مجلس او، دریاب وقت و در یاب                             هان ای زیان رسیده وقت تجارت آمد

حاشیه تفال: صدارت آمد ، وقت تجارت آمد!!! من هرگونه ارتباط این تفال با مطلب را کاملا تکذیب می کنم!!