ضد ولایت فقیه نباشیم

راستی فکر کرده اید چرا خیلی از ما که بر زبان ادعای ولایت مداری و اطاعت از ولی امر داریم در عمل و اعلام نظرات خود دچار درصدی از مخالفت و ضدیت نادانسته هستیم .
از زمان دانشجویی تا به حال همواره به دوستان متذکر شده ام که کمترین کار برای تبعیت از هر رهبری شنیدن صحیح نظرات اوست .
در حال حاضر خیلی از ماها حتی سخنان رهبر و مولای خویش را نمی شنویم .
بدیهی است که کارمان به فهمیدن و قبول کردن و تبعیت و اجرا و برنامه ریزی نخواهد رسید .
در زیر گزیده های انتخابی متن فرمایشات ایشان در دیدار با نمایندگان محترم مجلس در تاریخ ۸/۳/۹۰ بر گرفته از سایت ایشان ارائه می شود .
اگر ۳ دقیقه وقت بگذرید می توانید این نوشته را بخوانید و اگر بیشتر وقت دارید به متن کامل مراجعه نمایید به این آدرس :
http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=12559
گزیده فرمایشات :
به حول و قوهى الهى تا ابد طول نخواهد كشيد؛ هرچه زمان ميگذرد، كفهى نظام اسلامى سنگينتر ميشود، قوىتر ميشود. آن روزى كه دشمنان احساس نوميدى كنند، هجمهها كم خواهد شد، بتدريج زائل خواهد شد؛ ليكن تا آن روز، ايستادگى ملت، ايستادگى نخبگان ملت، يك امر ضرورى و لازم است؛ اين را بايد ادامه داد.
دشمن امروز بر روى چند نقطه تكيهى اساسى دارد :
۱) يكى مسئلهى اقتصاد است.
اينكه ما امسال گفتيم »سال جهاد اقتصادى«، ناظر به اين بخش قضيه است. به زانو درآوردن كشور از لحاظ اقتصاد، عقب راندن و پس راندن كشور در زمينهى اقتصاد، كه منتهى بشود به فلج پايههاى اقتصادى، منتهى بشود به نوميدى مردم، يكى از كارهاى اساسى است.
۲ ) يك نقطهى ديگر - كه آن هم خيلى واضح است - ايجاد اختلاف بين دستگاههاى مديريتكنندهى كشور است؛
گناه بزرگ فتنهگران در سال 88 اين بود كه اگر خوشبينانه نگاه كنيم و بگوئيم اينها يك شبههاى، خدشهاى در ذهنشان بود، اين خدشه را به صورت ايجاد چالش براى نظام اسلامى مطرح كردند. اين گناه بزرگ، قابل اغماض هم نيست؛ آثار آن هم همچنان در جامعهى ما موجود است
۳ ) يكى ديگر از قلمهاى واضحِ اساسى، رقيق كردن اعتقادات اسلامى و احساسات اسلامى و رسوخ دادن تفكرات الحادى و شبهالحادى از طرق مختلف است؛
اين جزو سياستهاى اينهاست. دستگاههاى گوناگونِ تبليغاتى را با مبالغ كلان، با پيگيرىهاى همهجانبه و گسترده، در خدمت تغيير فكر جوانان ما به كار ميگيرند. البته اين مخصوص جوانان ما هم نيست. امروز در همين كشورهاى عربى كه اين قيامها و انقلابها اتفاق افتاد، عين همين قضيه دارد با شدت پيگيرى ميشود؛ دارند دنبال ميكنند. ميلياردها دلار خرج كردند براى اينكه بتوانند ذهن و فكر جوانانى كه در فلان ميدان قاهره يا فلان ميدان تونس اجتماع كردند و آن حوادث بزرگ را به وجود آوردند، تغيير دهند، عوض كنند. اينها اتفاقاتى است كه دارد مىافتد. اينها حدس و تحليل نيست؛ اينها اطلاع است. خب، دشمن مشغول است؛ با همهى قوا مشغول است. از اين قبيل كارها به وسيلهى دشمن انجام ميگيرد. ترويج فساد هست، ترويج فحشا هست، ايجاد ترديد در عقايد هست.
ايجاد دعوا، گريبان يكديگر را گرفتن، ايجاد اختلاف عميق، يكى از كارهاى بسيار بد، بسيار بزرگ و نكوهيده است؛ اين همان چيزى است كه دشمن ميخواهد.
البته اگر برخى كوتاهىهاى ما نبود، برخى از ضعفهاى اخلاقى و غير اخلاقى ما نبود، ما از اين هم جلوتر ميرفتيم. بالاخره اشكالاتى در ما وجود داشته؛ ليكن با وجود اشكالات، امروز ما به طور واضح و بيّن جلو رفتهايم، و دشمن به طور واضح و بيّن عقب رفته
ما بار امانت سنگينى را بر دوش گرفتهايم. خداى متعال اين بار امانت را بر دوش ما گذاشته. اختيارى هم نيست كه بگوئيم خيلى خوب، ما اين امانت را نميخواهيم؛ نه، اين امانتى است كه بايد آن را مقتدرانه و امينانه به سرمنزل رساند. هر كارى كه ميكنيم - كار سياسى ميكنيم، كار فكرى ميكنيم، كار اقتصادى ميكنيم، كارهاى مديريتى ميكنيم - همه بايد با اين نگاه باشد. اگر فارغ از اين نگاه كار كرديم، بيم آن هست كه كار ما در جهت خلاف اين اهداف به كار بيفتد؛ آن وقت مؤاخذهى الهى است. خداى متعال از اينگونه گناهان بزرگ نميگذرد. امام (رضوان الله تعالى عليه) در چند مورد از مسائل اجتماعى و گناهان اجتماعى و تخلفات سياسى و اينجورى، همين تعبير را داشتند: اين گناهى است كه خداى متعال از آن نخواهد گذشت، چون توبهاش آسان نيست. خب، انسان از هر گناهى توبه كند، خدا ميگذرد؛ اما وقتى انسان يك حركتى كرد، يك ضربهاى به يك ملت وارد شد، چطور ميشود اين را توبه كرد؟ چطور ميشود جبران كرد؟ چطور ميشود از تك تك كسانى كه آسيب ديدهاند، انسان استحلال و طلب عفو كند؟ لذا خدا از اين گناهان نميگذرد. حساسيت موضع من و شما از اين جهت است.
تقواى جمعى اين است كه جمعها مراقب خودشان باشند. جمع به حيث جمع، مراقب خودشان باشند. بىمراقبتى جمعها نسبت به مجموعهى خودشان، موجب ميشود كه حتّى آدمهائى هم كه در بين آن جمعها تقواى فردى دارند، با حركت عمومىِ آن جمعها بغلتند و به جائى بروند كه نميخواهند. در طول اين سى سال، ما از اين ناحيه ضربه خوردهايم. يكى از جاهائى كه ضعف نشان دادهايم، همين بوده
كسى با آزادى نماينده مخالف نيست؛ با كجرفتارى نماينده مخالف است. يك نمايندهى كجرفتار ممكن است مجلس شوراى اسلامى را بدنام كند، متهم كند
خودنظارتى لازم دارد. اگر اين خودنظارتى نباشد، اشكال به وجود مىآيد؛ خود شما هم داريد مىبينيد. من پارسال در اين خصوص سفارش كردم. البته اخيراً در مجلس نسبت به اين قضيه كاركى انجام گرفت، اما اهميت اين قضيه درست به دست نيامد. اين خودنظارتى، تقواى جمعى است
اختلاف سليقه منتهى نشود به كشمكش و دعوا و چالش و دشمن خونى همديگر شدن و فراموش كردن آمريكا. متأسفانه بعضى از جناحهاى ما اينجورىاند. وقتى با طرف مقابل مخالف ميشوند، ديگر آمريكا فراموش ميشود، اسرائيل فراموش ميشود، مخالفين انقلاب و دشمنان امام فراموش ميشوند؛ تضاد اصلى، ميشود همينى كه در مقابلش قرار دارد! خب، اين غلط است.
اين خيلى خطر بزرگى است كه كسى به خاطر تأمين نمايندگى در يك دوره، نزديك بشود به صاحبان ثروت يا به صاحبان قدرت؛ اين خيلى چيز بدى است؛ اين از آن چيزهائى است كه خداى متعال از آنها نميگذرد و انتقام خواهد گرفت. اين چيزها روى شخص، روى عاقبت - عاقبت به خيرى كه اينقدر برايش اهميت قائليم - و روى جامعه اثر منفى ميگذارد
اگر چنانچه از هر دو طرف يك بهانههائى اتفاق افتاد؛ اين طرف گفت نه، اين قانون را چون دولت اينجورى ميخواهد، ما نميكنيم؛ آن طرف هم گفت چون اين قانون، اين گوشهاش كج است، ما هم زير بار نميرويم؛ خب، اين كه نميشود؛ اوضاع مملكت نميچرخد. رفق، خوب است؛ رفق، همسازى، هميارى، مدارا. در باب رفق رواياتى داريم. رفق يعنى سازگارى؛ انسان سازگارى نشان بدهد. آن كه آدم نبايد با او سازش كند، دشمن است؛ آدم با دوست بايد سازگارى نشان دهد
گاهى ديده ميشود كه مثلاً در مجلس، در يك نطقى، در يك اظهار نظرى، يك حرفى زده ميشود. خب، حرف كه زده شد، پرتاب شد ديگر. اگر خداى نكرده حرفى باشد كه كسى را يا جمعى را متهم كند، جبرانش بهآسانى ممكن نيست؛ مردم را نااميد ميكند.
وبلاگ عارفانه