راهپیمایی ۲۲ بهمن بود و با خانواده از زیر پل حافظ به جمع پرشور راهپیمایان پیوستیم .

به قول بچه ها جو گیر شدیم و از آنجا تا آزادی رفتیم و بعد از سخنرانی دکتر احمدی نژاد برگشتیم .

البته واقعیت این است که جو گیر نشده بودیم .

دوست داشتیم در نگاه فرشتگان الهی به زمین یک نقطه به نام ما ثبت شود و بندگی ما در حمایت از نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در نگاه فرشتگان الهی دیده شود و در گزارش به حضرت ربوبی از نقطه ای در میان میلیون ها نقطه  نام برده شود .

سیده زینب خانم ما که تاب و توان راه رفتن نداشت به همراه کالسکه اش در راه پیمایی حضور داشت و ثمره اش از این راه پیمایی علاوه بر ثبت نامش در جمع حامیان نظام الهی اولین کلمه ای بود که بر زبان آورد و آنهم نام حضرت آقا بود که با زبان خودش (( آ ا  )) صدا می کرد.

  البته کلمه دومی که بر زبان آورد نیز بر همین روال بود :

                                                                               علی

هر وقت می خواهد بر خیزد نام الهی علی را بر زبان می آورد .

البته از آن وقت ، زمان زیادی گذشته است و کلماتی كه ايشان بر زبان مي آورد بسيار شده است و اين همه را مرهون لطف الهي است .

هيچ يادم نمي رود كه در نخستين روزهاي زندگيش حتي قدرت نگهداري و يا چرخاندن سرش را نداشت و اكنون به مدد الهي توانا تر شده است .

اين مطلب را نوشتم تا هر وقت بزرگ شد و احيانا آن را خواند هميشه در مسير ولايت و نظام الهي باشد و البته انشاء الله در مسير نظام مهدوي حاضر در آن زمان . ان شاء الله

                                                                                              اللهم عجل لوليك الفرج