در سایت حضرت آیت الله خامنه ای http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=9617دنبال بخشی از بیانات ایشان بودم که به سخنرانی ایشان در جمع اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی  در تاریخ ۲۳ / ۹ / ۷۸ برخوردم .

خیلی برایم درس آموز بود و همین باعث شد تا مطلب را برای شما هم به نمایش بگذارم . هدف اصلی از این نوشته مواظبت مسئولین و جلوگیری از تکرار وضعیت مشابه آن سال هاست . خیلی ها با ایجاد شرایط جدید و دولت جدید کمین کرده اند تا دوباره کشور را به وضعیت آن روزها بکشانند. خودتان بخوانید :

 ....من از وزارت ارشاد توقّع دارم. البته آقاى «مهاجرانى» - ظاهراً - نيستند و خودشان را راحت كردند از اين‌كه بيايند و حرفهاى ما را بشنوند! به‌هرحال، فرق نمى‌كند؛ چه ايشان باشند، چه نباشند، من اعتراضم اين است - اين اعتراض را بارها هم گفته‌ام، الان هم در جمع شما مى‌گويم - وزارت ارشاد در اين دو سالى كه ايشان در رأس اين كار هستند، هيچ كار اسلامى به‌عنوان اسلامى ارائه نداد! اين اوّلين اعتراض من است. فرض كنيد من خودم در مورد صدا و سيما، كمتر هفته‌اى است كه اعتراضى و اوقات تلخى‌اى نداشته باشم و پيغام تندى ندهم؛ اما صدا و سيما كارهاى زيادى را به‌عنوان كار اسلامى انجام داده، برنامه‌هاى اسلامى و برنامه‌هاى هنرى اسلامى درست كرده و برنامه‌هاى گزارشى و علمى داشته است. اگر اشتباه و خطا و تخلّف دارد، از آن طرف هم تلاش و كار دارد. من سؤالم اين است كه وزارت ارشاد، چند كتاب براى تقويت تفكّر اسلامى به‌وجود آورده، چند تا فيلم براى تقويت مبانى فكرى اسلامى و انقلابى ساخته و چند تئاتر مناسب داشته است؟

الان مرتّب در اين سالنهاى وابسته به وزارت ارشاد، نمايش و تئاترهايى اجرا مى‌شود؛ بعضيهايش صددرصد ضدّ دين و ضدّ انقلاب است!

كسانى رفتند، ديدند و آمدند به من گزارش دادند. خوب؛ حالا اگر در كنار دو، سه نمونه تئاتر از اين گونه نمونه‌ها، پنج شش نمونه هم به ما نشان مى‌دادند كه ما اين تئاتر را به‌وجود آورديم، يا اين فيلم را اجرا كرديم كه مبلّغ اسلام است، من هيچ اعتراضى نمى‌كردم. مى‌گفتم بالاخره: «خلطوا عملاً صالحا و آخر سيّئا، عسى اللَّه ان يتوب عليهم»(3)! اما اين طور نيست؛ هرچه هست، از آن طرف است! اين اعتراض من است. من از رفتار وزارت ارشاد، راضى نيستم.
 
فرض كنيد در مورد كتابهاى رمان، بنده هميشه اهل رمان خواندن بودم؛ امروز هم با رمان بى‌ارتباط نيستم و از دنياى رمان خبر دارم كه چه خبر است.

 امروز فاسدترين رمانها منتشر مى‌شود!

البته اين سه چهار ماه اخير، تا حدودى توقّف شد - ظاهراً به‌خاطر همين حملات مجلس و اعتراضهاى اين طرف و آن طرف، اين كار انجام شد - خوب؛ وزارت ارشاد، دست‌اندركار چند كتاب رمان شده و پول و امكانات به افرادى كه آماده هستند، داده است - مسلّم هم داريم - كه بنشينند و يك رمان انقلابى، يا چند رمان راجع به جنگ بنويسند؟ چند تا از اين كارها كردند؟! اين سؤال ماست ديگر. مگر وظيفه‌ى وزارت ارشاد، غير از اين است؟!

وزارت ارشاد اسلامى براى اين است كه اسلام را ترويج كند.

البته اين اعتراض را به سازمان تبليغات هم دارم؛ منتها با آن ابعاد ضعيفترى از لحاظ امكانات و اينها كه سازمان تبليغات نسبت به وزارت ارشاد دارد. در مورد دانشگاه هم همين‌طور است. من الان به آقاى دكتر «معين» و آقاى «فرهادى» عرض مى‌كنم: آقايان عزيز! برادران عزيز! من شما دو نفر را متديّن و انقلابى مى‌دانم.

جريانى در محيط دانشگاه درصدد اين است كه عناصر مؤمن و انقلابى دانشگاه را در انزوا و فشار قرار دهد؛ شما نبايد بگذاريد. اسم آن جريان فشار دهنده، هرچه مى‌خواهد باشد؛ ولو اسم انجمن اسلامى! بعضى از اين انجمنهاى اسلامى، نه اين‌كه اسلامى نيستند، اصلاً فاسدند! بعضى از آنها ضدّ اسلامند! شما نمى‌توانيد از اين نوع انجمن اسلامى دفاع و حمايت كنيد؛ اصلاً چنين چيزى امكان ندارد - نه از بودجه‌ى دولت، نه از امكانات دولت، نه از وزارتى كه اين نظام اسلامى به شما داده است -

شما بايد از اسلام، از انقلاب و از خطّ امام دفاع كنيد؛ از اينها بايد دفاع شود. آن‌كه امروز اين مردم حاضرند برايش جان و خون بدهند، اسلام است. تجربه نشان نداده است كه بعضيها حاضر باشند از كمترين آسايششان بگذرند؛ اما در اين جامعه، هنوز كسانى هستند - الحمدللَّه زياد هم هستند؛ كم نيستند - كه حاضرند جانشان را در راهى كه براى خدا و براى اسلام است، فدا كنند.